پیگیری ها نتیجه داد! اگر بخواهیم می توانیم

در تاریخ بیست و هفتم اسفندماه سال 1400 در ویژه برنامه سال نوی عصر جدید مادر و دختری حضور یافتند که مدعی شدند دختر نابینای مطلق بوده و با یک عمل بر مبنای سلول های بنیادی در بیمارستان خدادوست شهر شیراز، توانسته صد درصد بینایی خود در یک چشم و چهل درصد را در چشم دیگرش به دست آورد.

این خبر، بذر امیدهای واهی فراوانی را در دل بسیاری از خانواده هایی که فرزند نابینا دارند کاشت؛ اما به هر صورت نیاز بود صدق و کذبش به اثبات برسد. هر کس چیزی می گفت. پایان نابینایی، دروغ محض، نشر اکاذیب، رهایی از زندان نابینایی و … فقط بخش کوچکی از کلید‌واژه هایی هستند که در ذهن آسیب دیدگان بینایی و خانواده ها و دوستانشان می گذشت.

از سراسر ایران هر کس هر کاری که فکر می کرد می تواند در جهت کشف درستی یا نادرستی قضیه -که البته نادرستیش به زودی بر همگان آشکار شد- انجام دهد و با روشی که به ذهنش می رسید -فارغ از قانونی بودن یا نبودنش- عمل کرد.

از تماس های مکرر با بیمارستان خدادوست در شهر شیراز و تشکیل گروه واتساپی و تلگرامی و تهیه لیست انتشار مخاطبان و تماس با صدا و سیما و وزارت بهداشت و مصاحبه در نشریات و مجلات و روزنامه ها و طوفان توییتری و اینستاگرامی گرفته تا حضور در ادارات وابسته به علوم پزشکی در شهر های مختلف و باز هم تماس با وزارت بهداشت و انجمن نابینایان ایران و تنها برنامه رسمی متعلق به نابینایان ایران در رادیو تهران -یعنی شش نقطه- فقط گوشه ای از اقدامات همه جانبه بچه های نابینا و کم بینا بود که بالأخره در تاریخ پنجشنبه هجدهم فروردین ماه 1401 ساعت بیست و پنجاه دقیقه برنامه ای با نام هشتگ عصر جدید با هدف پاسخگویی به اعتراضات جامعه ای که به شدت با احساساتشان بازی شده بود و یک مشت دروغ تحویلشان داده بودند را به روی آنتن شبکه سه برد.

بلافاصله پس از برنامه که نزدیک به یک ساعت طول کشید سیل انتقادهای مثبت و منفی از جانب افراد نابینا و کم بینا روانه فضای مجازی شد که این نوشته هم یکی از آنهاست.

در برنامه هشتگ عصر جدید آقایان احسان علیخانی، اشکان آذرماسوله، مجری و سردبیر برنامه شش نقطه و امیر سرمدی، مدیر‌مسؤول ماهنامه نسل مانا حضور یافتند و با خانم دکتر کلانتری پزشک معالج تارا صبی و نیز آقای دکتر لاشیئی جراح و متخصص چشم و فوق تخصص شبکیه و آقای دکتر عین اللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین خودِ تارا صبی مصاحبه تلفنی انجام شد.

فارغ از تمام صحبت هایی که در برنامه مطرح شدند دو ادعای اساسی مذکور که واکنش به حق نابینایان و کم بینایان را بر انگیخته بود مورد بررسی قرار گرفتند. یکی این که خانم تارا صبی از ابتدا و پیش از عمل انجام شده، نابینای مطلق نبوده و بر اساس شماره چشمش که حاصل آزمایش پزشک متخصص بوده کم بینا محسوب می شده و دیگر این که در بیمارستان خدادوست بر روی چشمان این خانم تنها عمل انحراف چشم صورت گرفته نه عمل سلول های بنیادی و پس از این عمل هم خانم تارا صبی بینای صد درصد نشده است.

اگر نخواهیم از دایره انصاف خارج شویم، این دروغ نه اولین دروغی بوده که در رسانه ملی تحویل مردم داده شده و متأسفانه آخرین آن هم نخواهد بود؛ ولی قطعاً نخستین بار است که به شکلی کاملاً علمی و دقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفت و هرچه باشد نزدیک به یک ساعت از زمانی طلایی در برنامه ای پرمخاطب که بینندگانش اگر بیشتر از خود عصر جدید نباشند کمتر از آن نخواهند بود را به خود اختصاص داد.

به نظر می رسد با توجه به معیارهای حاکم بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و انواع سیاست‌گذاری‌هایی که در کشور وجود دارد، این یک دستاورد مهم و قابل ملاحظه باشد.

در این روزگار که به قول زنده یاد فریدون مشیری: «گفتگو از مرگ انسانیت است» و همه با بی‌تفاوتی از کنار جدی‌ترین مسائل اطرافشان عبور می کنند؛ ابداً نمی توان به سادگی از تمام دست‌ها و قلم‌ها و زبان‌هایی که در به ثمر نشستن این اتفاق نقش داشتند، تشکر کرد و بی‌اغراق، کلمات قاصر اند از اتحادی که در آغاز قرن پانزدهم شمسی برای مطالبه حقمان از خود نشان دادیم.

این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال و , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

2 دیدگاه دربارهٔ «پیگیری ها نتیجه داد! اگر بخواهیم می توانیم»

  1. س می‌گوید:

    باز هم سلام 🙂 و باز هم هنوز نرسیده همین اول بگویم که بله صد در صد با دیدگاه جنابعالی موافقم و واقعا می توان به شکل یک حرکت مثبت به آن نگاه کرد…به امید احقاق حقهای بیشتر! (شکلک دست به دعا بودن)

    • hosseinagahi می‌گوید:

      سلام.
      دقیقاً با شما موافقم.
      جالب شده همین طور که شما خیلی دیر و کم به این جا سر می زنید دارم خودم هم به این مشکل دچار میشم و مدت خیلی زیادیه که این جا چیزی ننوشتم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *