در بخشی از کتاب زیبای آن شرلی چنین می خوانیم:
«آنی گفت: «تابهحال دقت کردهای وقتی مردم میگویند که وظیفهی خودشان میدانند مسئلهای را بیان کنند، باید منتظر شنیدن جملههای انتقادآمیز باشی؟ چرا هرگز هیچکس وظیفهی خودش نمیداند مسائل خوشایندی را که دربارهات شنیده به گوشَت برساند؟»
چون بعد از خواندن هشت جلد کتاب آن شرلی واقعاً زندگیم تغییر کرده، تصمیم دارم از این به بعد یا این عبارت را اصلاً به کار نبرم و یا اگر هم جایی استفاده کردم حتماً مطلبی را به مخاطبم بگویم که باعث خوشحالیش شود مثلاً خواهم گفت: من وظیفه خود می دانم که از تو بابت تمام خوبی هایت تشکر کنم. من وظیفه خود می دانم که به تو بگویم که واقعاً بی نظیر هستی. من وظیفه خود می دانم که از تو یاد بگیرم و کلی وظیفه و تکلیف که فقط باید جنبه مثبتی داشته باشند وگرنه نهایت تلاشم را می کنم که بر زبان نیاورمشان.
وظیفه خودم میدونم که بهت بگم ول معتلی 😀 😀 😀 😀
شوخی کردم. کارت واقعاً درسته رفیق :*
سلام.
مخلصتم.
هر چه بگویی درسته.
سلام 🙂 خوب شد توانستم دوباره اینجا بنویسم! نه اینکه تازه امده باشم چرا که بیش از یکی دو بار سر زدم که یا چیزی دیده نمیشد یا نمیشد نوشته ای فرستاد..امروز اما خوشحالم که همه چیز شده همانطور که باید باشد و با اینکه جاهای دیگر اینجا را هم باید بخوانم وظیفه خودم می دانم همینجا هم خوشحالیم را ابراز کنم و هم تشکر و سپاسگزاری به خاطر بودنتان چرا که با بودنتان تفاوتهای دلنشینی در جهان ایجاد کرده اید!هم با نظر آن شرلی موافقم و هم نظر نویسنده کتاب آن شرلی و هم نظر شما به عنوان روایت کننده نوشته های کتاب آن شرلی! 🙂 راستی روز عصای سفید هم امدم و نشد که نوشته ای فرستاد اما الان که اینجا هستم وظیفه خود می دانم با تاخیر هم که شده این مناسبت را شادباش گفته و به این بزرگداشت ادای احترام بکنم. شکلک تقدیم دسته گل .خوشحالم که هستید و امیدوارم همچنان همینگونه پرتلاش و پر امید به پیشروی ادامه بدهید. 🙂
سلام بر شما.
به شدت از حضور شما ممنونم و از صمیم قلب وظیفه خودم می دونم که اعلام کنم از داشتن دوستانی مثل شما عمیقاً بر خود می بالم و خدا رو شاکرم که هستید.
ممنونم بابت همه همراهی هایی که در این چند سال با من دارید. ???
باز هم سلام 🙂
اوه خواهش می کنم…باور کنید برای بنده هم مایه سروروخوشحالی بوده و هم افتخار فراوان که مرا هم در زمره دوستان خود می دانید و برای همین واقعا منت خدای را عز و جل که بی اغراق بسیار هم آموختم از همراهی جنابعالی و البته نوشته های نغز و بسیار آموزنده تان! ولی واقعا حواسم نبود که چند سال گذشته…یادش به خیر! هنوز همچنان در جستجوی سریال “به او بگوید دوستش دارم” و همچنان امیدوار به یافتنش